چگونه کتابم را بفروشم؟

 

چگونه کتابم را بفروشم؟

 

بسته به هدفی که از چاپ کتاب دارید انتخاب شیوه‌ی چاپ کتاب شما متفاوت خواهد بود.

اگر کتاب را با هدف رزومه‌نویسی تولید می‌کنید امکان این‌که کلیه‌ی مراحل ثبت آن در بانک‌های اطلاعاتی

انجام شود و نیز آن را با شمارگان اندک مثلاً در ۱۰ نسخه یا حتی کم‌تر منتشر کنید؛ هست.

با این روش، کتاب فقط در رزومه‌تان ثبت می‌شود و یکی دو نسخه از کتاب را خودتان به‌عنوان

یادگار خواهید داشت و کتابتان فاقد عرضه‌ی فراگیر بیرونی خواهد بود.

 اگر به دلایلی دیگر که برخی از آن‌ها را در بخش‌های قبلی کتاب توضیح دادم؛ تصمیم گرفتید

که کتابتان را به‌صورت انبوه به‌عنوان‌مثال، در هزار نسخه تولید و چاپ کرده و بفروشید؛ با مسئله‌ی پخش

و فروش کتاب مواجه خواهید شد و این سؤال برایتان پیش خواهد آمد که خُب من این کتاب را نوشتم

و چاپ کردم و الآن هزار نسخه از آن را دارم؛ برای پخش این کتاب باید چه‌کار کنم؟

آیا کتاب‌فروشی‌ها این کتاب را از من می‌گیرند؟ آیا این کتاب قابلیت فروش خواهد داشت؟

 این‌که درباره‌ی تخصصی که داریم فقط یک محتوایی یا انبوه محتوا را جمع‌آوری و در «ورد» (Word)

تایپ کرده، کتابی چاپ کنیم و بعد انتظار داشته باشیم که مردم این کتاب را بخرند و استقبال خوبی

از آن شود؛ انتظار درستی نیست.

 

نکته‌های زیادی برای پرفروش شدن یک کتاب باید رعایت شود؛ از انتخاب اسم و انتخاب موضوع

گرفته تا این‌که با چه ترتیبی محتوا و موضوع‌ها را در کتاب بنویسیم که مورد استقبال واقع شود،

شیوه‌ی نگارش چگونه باشد، صفحه‌بندی کتاب یعنی چینش اطلاعات در صفحات کتاب که علاوه

بر تایپ است چطور باشد تا نوشته‌های ما در صفحه به شکلی زیبا قرار بگیرد و مخاطب به مطالعه‌ی آن

کتاب رغبت پیدا کند و…

خلاصه این‌که موارد زیادی باید رعایت شود که یک کتاب، جزو کتاب‌های پرفروش قرار بگیرد

در غیر این صورت همیشه این امکان هست که کتابی تولید شود و بعد استقبالی از آن به عمل نیاید.

اگر اصول علمی و عملی که توضیح می‌دهم را در کتابتان رعایت نکنید؛ انتظار این‌که بخواهید کتاب‌

فروش‌ها کتابتان را بفروشند؛ انتظاری چندان عملی نیست.

من حتی می‌خواهم قدمی فراتر گذاشته و بگویم که کتاب‌فروشی‌ها مکان خوبی برای فروش

کتاب نیستند . زیرا وقتی یک مشتری به کتاب‌فروشی می‌آید و به‌عنوان‌مثال کتابی در مورد

روانشناسی می‌خواهد، کتاب‌فروش، قفسه‌ی مربوط به کتاب‌های روانشناسی را به او نشان می‌دهد.

حال تصور کنید یک کتاب روانشناسی از شما چاپ شده و تعدادی از آن در کتاب‌فروشی مذکور

موجود است؛ در این حالت، کتاب شما در میان انبوه کتاب‌های روانشناسی قرار دارد و این مشتری

است که خودش می‌رود بین آن‌ها سبک، سنگین می‌کند و برآورد می‌کند که کدام کتاب را خریداری کند.

 پیشنهاد من این است که اصلاً روی فروش کتاب‌فروشی‌ها خیلی تمرکز نکنید و فکر نکنید که کتاب‌

فروش، باید کتاب شما را بفروشد؛ خودتان باید کتابتان را بفروشید.

 می‌خواهم برای شما یک مورد عملی و یک مطالعه‌ی موردی از یکی از کسانی که ما در انتشارات

خودمان کتابش را چاپ کردیم و موفقیت خوبی هم داشت را بیان کنم تا ببینید پس از چاپ کتاب

چه عواملی باعث فروش کتاب می‌شود:

 

 ما کتابی در مورد روانشناسی و تربیت کودک چاپ کردیم که در نگارش و تولید این کتاب، تمام

اصول علمی که قبلاً برایتان توضیح دادم رعایت شده بود. مؤلف این کتاب یک کانال در یکی از

شبکه‌های اجتماعی راه انداخت و مواردی که در این کتاب آموزش می‌داد را به‌صورت روزانه و بخش

به بخش در کانال مذکور قرار داد و خودش را در این کانال به‌عنوان مشاور تربیت کودک معرفی کرد.

وی، هم‌زمان یک پیچ در یکی دیگر از شبکه‌های اجتماعی هم درست کرد و باز در آن پیج هر بار

مطالبی از کتاب و نیز برخی از آموزش‌هایی که درزمینه‌ی تخصصی خودش یعنی تربیت کودک بود

را قرار داد و درنتیجه ظرف مدت بسیار کوتاهی با توجه به تخصصی و کاربردی بودن مطالب صفحات

اجتماعی‌اش، با استقبال خوبی مواجه شد و  فالوورهای زیادی پیدا کرد و اعضای کانالش نیز  

به‌شدت زیاد شدند.

 همین افراد، اطلاعات موجود در کانال را باهم به اشتراک می‌گذاشتند و درنتیجه طیِ زمان کوتاهی

نویسنده‌ی مذکور توانست تبدیل به نویسنده‌ی شناخته‌شده‌ای بشود.

در حقیقت، شبکه‌های اجتماعی و کتاب به‌نوعی همدیگر را پوشش دادند.

این مؤلف ما توانست در بازار به‌خوبی شناخته بشود و درعین‌حال از طریق شبکه‌های اجتماعی

به سؤال‌های مخاطبان هم جواب می‌داد و باعث می‌شد که در فضای مجازی حس اعتماد نسبت

به این نویسنده به وجود بیاید.

وقتی مخاطبان شبکه‌های اجتماعی سؤال‌هایی مطرح می‌کردند؛ مؤلف مذکور کتابش را معرفی

می‌کرد و توضیح می‌داد که من به سؤال‌های شما به‌طور کامل در کتابم پاسخ داده‌ام و پاسخ سؤال‌های

شما در این کتاب است و شما می‌توانید این کتاب را تهیه و مطالعه کرده و پاسخ سؤال‌های خود را دریافت

کنید و با همین روش، چاپ اول این کتاب ظرف مدت کوتاهی تمام شد و اصلاً به فروش فروشگاهی

و کتاب‌فروشی نرسید و کل فروشش از طریق شبکه‌های اجتماعی بود.

 

 قضیه به همین‌جا ختم نشد و علاوه بر فروش عالی، درهای زیادی به روی این مؤلف باز شد زیرا او

حالا کتابی داشت که مردم به‌واسطه‌ی آن کتاب به او اعتماد داشتند و او را کارشناس مبحث تربیتی

می‌دانستند. لذا بعد از انتشار کتاب و معرفی مؤلف از طریق شبکه‌های اجتماعی، درخواست‌های زیادی

از مراکز مختلف مانند مهدکودک‌ها و مدارس برای تدریس به خانواده‌های دانش‌آموزان و خانواده‌های بچه‌هایی

که در مهدکودک هستند دریافت کرد و این موضوع تبدیل به کسب‌وکاری برای مؤلف مذکور شد.

اگر شما هم می‌خواهید به‌عنوان کارشناس یک موضوع شناخته شوید؛ بهترین روش برای این کار، نگارش

کتاب است و فروش کتاب از طریق کتاب‌فروشی‌ها نیز الزامی نیست و کتاب‌فروش‌ها می‌توانند

فقط عاملی کمکی در فروش کتاب شما باشند. هرچند که وظیفه‌ی کتاب‌فروشی‌ها فروش کتاب است

ولی اگر شما تصور کنید کتابی که نوشته‌اید باید در کتاب‌فروشی‌ها به فروش برود؛ کتابتان فروش

بالایی نخواهد داشت.

تمام تلاشتان را بکار ببرید تا کتابتان را از طریق کانال‌های مختلف معرفی کنید؛ این کار باعث

افزایش فروش خواهد شد؛ به‌عنوان‌مثال، وقتی ما کار کتاب‌های کلید را شروع کردیم فقط به بازارِ محدود

کتاب‌فروشی‌ها بسنده نکرده و از هر امکانی برای فروش کتاب بهره بردیم.

اگر دقت کنید خواهید دید که کتاب‌های ما در محل‌هایی عرضه می‌شود که در عرف، محل فروش

کتاب نیست. کتاب‌های ما در کلیه‌ی فروشگاه‌های شهروند و فروشگاه‌های بزرگ مثل هایپر استار

و تمام کیوسک‌های مطبوعاتی (در یک بازه‌ی زمانی) وجود داشت و دارد.

شما نیز اگر کتابی نوشته و چاپ کردید هیچ‌وقت به گفتن این‌که کتاب‌فروش‌ها باید کتاب

مرا بفروشند بسنده نکنید.

 

یکی از مشتریان ما حتی به مغازه‌های قصابی کتاب داده بود! شاید این کار به نظر شما غیرعادی

بیاید ولی جالب است بدانید کتابی که ایشان نوشته بودند درزمینه‌ی تربیت کودک بود و فروش

خوبی هم در مغازه‌های قصابی داشت چرا؟

چون آنجا مرکز تهیه‌ی مایحتاج ضروری خانواده بود؛ خانواده‌ها به مغازه‌ها می‌آمدند و وقتی آن

کتاب را می‌دیدند؛ طیِ مدتی که منتظر بودند تا سفارششان آماده شود؛ تورقی می‌کردند و نسبت

به خرید کتاب تصمیم می‌گرفتند پس اگر تصمیم به پرفروش شدن کتابتان دارید از هر امکان

و رابطه‌ای برای فروش کتاب استفاده کنید.

 

برای مطالعه سایر آموزش های رایگان اینجا کلیک کنید

10 پاسخ

  1. باسلام و تشکر از شما واقعا مطالب قابل تاملی درزمینه فروش کتاب چاپ شده خودمان نوشته آید که بنده نیز کاملا با این روش موافق بوده واز ابتدا نیز همین شیوه را موثردرفروش میدانم ،متاسفانه در ایران اگرمهندس بودی بایدبدونی برای توسعه کار دوبعدی بودن را یاد بگیری خودت دستورکار بدی وخودتم اجرا کنی بنوعی عملگی وکارگریم باید بلد باشی تا موفق بشی

  2. سلام ممنونم..مطالب بسیار مفید بود..سعی میکنم من هم از این طریق کتابم رو بفروشم..البته بنده مبتدی هستم و فکر میکنم مشکلاتی در پیش رو داشته باشم اما تلاشم رو خواهم کرد..

  3. ممنون از توضیحات کامل و جامعی که دادین ، حتما از راهنمایی شما برای فروش کتاب استفاده می‌کنیم.

پاسخ دادن به داود حیدری لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *