راه میان‌بر کسب اعتبار اجتماعی
راه میان‌بر کسب اعتبار اجتماعی
بسیاری از افراد، انرژی زیادی صرف می‌کنند تا در آزمون‌های ورودی دانشگاه‌ها پذیرفته شوند.
پول زیادی هزینه می‌کنند تا در مراحل آزمون‌های مختلف شرکت کنند تا بتوانند در دانشگاه مورد
نظرشان به تحصیل ادامه دهند و بعد دوباره انرژی، پول و زمان زیادی صرف می‌کنند تا از دانشگاه
فارغ‌التحصیل شوند.
آن‌ها درواقع به دنبال کسب هویت و اعتبار هستند و می‌خواهند از هم‌رده‌هایشان متمایز باشند
ولی گرفتن مدرک دانشگاهی تنها راهی نیست که شما بتوانید اعتبار کسب کنید و برای خودتان
هویت بسازید.
یکی از بهترین راه‌ها برای کسب هویت و اعتبار، نوشتن کتاب است. پیشنهاد می‌کنم نوشتن کتاب
را تجربه کنید تا با صرف زمان و انرژی کم‌تر بتوانید از هم‌رده‌هایتان کاملاً متمایز شوید.
تصور کنید که به شرکتی رزومه یا پروپوزال کاری‌تان را تحویل می‌دهید و یک کتاب چاپ‌شده
هم دارید؛ این امر باعث مزیت رقابتی و ایجاد وجه تمایزِ بارزی بین شما و سایر رقیبانتان خواهد
شد و خواهید توانست ردیف شغلی و موقعیت کاری موردنظرتان را کسب کرده و یا ارتقا دهید.
در دورانی که تقریباً همه‌ی انسان‌ها با گرفتن انواع مدرک‌های کاغذی دارند شبیه هم می‌شوند، بهترین
راه برای متمایز شدنِ شما از دیگران، نوشتن کتاب است؛ زیرا در حقیقت، با نوشتن کتاب، شما نشان
می‌دهید در موضوع مورد نگارشِ کتاب، یک «حرفه‌ای» و از دیگران متمایز هستید.
(راه میان‌بر کسب اعتبار اجتماعی)
نوشتن کتاب و به‌خصوص یک کتابِ پرفروش می‌تواند به‌اندازه‌ی گرفتن یک مدرک عالی تحصیلی و حتی بیش‌تر از آن
برای شما اعتبار به همراه بیاورد و باعث شود که مردم به توانایی‌های شما ایمان آورده و برای آن احترام و ارزش ویژه‌ای
قائل شوند. به این منظور به ذکر مثالی ساده می‌پردازم. خیلی از بچه‌ها وقتی بزرگ می‌شوند به پدر و مادر خود می‌گویند:
لطفاً کلید ماشین را به من بدهید. من می‌خواهم با ماشین، دوستانم را بیرون ببرم!
ولی معمولاً چه اتفاقی می‌افتد؟! بدیهی است که پدر و مادر می‌گویند تا وقتی‌که گواهینامه‌ی رانندگی نگرفته‌ای
نمی‌توانیم خودرو را در اختیار تو قرار دهیم. به‌عبارت‌دیگر آن‌ها یک تأییدیه، یک «سرتیفیکیت» (Certificate) از
فرزندشان می‌خواهند تا مطمئن شوند که او توانایی لازم را برای رانندگی صحیح دارد تا پس‌ازآن، خودرو را در اختیار
فرزندشان قرار دهند.
(راه میان‌بر کسب اعتبار اجتماعی)
در زندگی روزمره نیز در اغلب موارد همین موضوع به‌نوعی دیگر صدق می‌کند. اگر افراد بخواهند امکاناتی به ما بدهند و
یا در مورد کارهای ما سرمایه‌گذاری کنند؛ باید مطمئن شوند که ما دارای توانایی لازم هستیم و در حقیقت به خاطر آن
توانایی ما است که سرمایه‌گذاری می‌کنند.
وقتی شما کتاب می‌نویسید؛ خودِ کتاب شما عملاً یک تأییدیه، یک سرتیفیکیت است که باعث می‌شود افراد به شما
اطمینان کرده و بابت آن اطمینان، در مورد شما سرمایه‌گذاری کنند. اگر می‌خواهید مدرکی برای جلب اعتماد افراد داشته
باشید همین امروز نوشتن کتابتان را شروع کنید.
علاوه بر موارد فوق، به‌طورکلی در بین مردم و در افکار عمومی، کلام مکتوب نسبت به کلام شفاهی از اعتبار ذاتی
بیش‌تری برخوردار است.
چندی پیش بر سر روش درستِ استفاده از یک دستگاه با یکی از دوستانم گفتگویی داشتیم. نظر من با نظر او متفاوت
بود. ناگهان دوستم از من پرسید: «اینی که میگی کجا نوشته شده؟!» پس می‌بینیم که مردم به‌صورت ناخودآگاه ارزش
بسیار زیادی برای آثار مکتوب و نوشته قائل هستند و در بسیاری موارد حتی به‌صِرف مکتوب بودن یک موضوع یا یک نظر،
آن را معتبرتر تلقی می‌کنند؛ پس افکار و دیدگاه‌هایتان را مکتوب کرده و اعتبار آن‌ها را چندین برابر کنید.
نکته‌ی دیگری که ازلحاظ اعتبار اجتماعی با موضوع چاپ کتاب پیوند دارد امکان برقراری تماس انسان‌ها و مخاطبان با
شما است. به‌عنوان‌مثال، مدتی قبل برای اخذ یک مشورت در امور مالیاتی نیاز به مشاوره با یک کارشناس امور مالیاتی
داشتم، یادم آمد که در جریان برگزاری یک سمینار با شخصی آشنا شدم که اطلاعات خوبی در این زمینه داشت و کارت
ویزیتش را هم گرفته بودم اما هر چه گشتم کارت ویزیت او را پیدا نکردم. ناگهان به خاطر آوردم که کتابی از آثار او را در
کتابخانه‌ام دارم؛ پس سریع به آن کتاب مراجعه کرده و اطلاعات تماس او را از کتاب برداشته و با دفتر او برای اخذ
مشاوره هماهنگ شدم.
(راه میان‌بر کسب اعتبار اجتماعی)
در نظر داشته باشید که کتاب، کارت ویزیتی است که هیچ‌گاه گم نمی‌شود و همیشه در کتابخانه‌ی افراد حضور دارد.
از سوی دیگر شاید شما مایل باشید که در عرصه‌های اجتماعی، بیش‌تر دیده شوید ولی کانال مشخصی برای این کار در
اختیار نداشته باشید؛ در این صورت، نوشتن کتاب می‌تواند یکی از کانال‌های حضورِ بیش‌تر در صحنه‌ی اجتماع و آشنا
شدن بیش‌تر مردم با شما باشد. من برای این مورد نیز می‌توانم مثالی بزنم.
چند وقت پیش همراه با یکی از بازیگران خوب سینما برای صدابرداریِ یکی از کتاب‌های صوتیِ جدیدمان در حال رفتن
به‌طرف استودیو بودیم، در خیابان، هر چند دقیقه یک‌بار یک نفر او را متوقف می‌کرد و پس از سلام و تعارفات معمول
می‌گفت:
«من می‌خوام هنرپیشه بِشم. چی کار باید بکنم؟»
این هنرمند محبوب در حد فرصت، راهنمایی‌های کلی به آن‌ها می‌کرد…
او در مسیر به من گفت: «بسیاری از این افراد که می‌گویند ما می‌خواهیم هنرپیشه شویم درواقع عاشق هنر و هنرپیشه
شدن نیستند و در اصل تمایل دارند که در جامعه بیش‌تر دیده شوند و بقیه آن‌ها را تحویل بگیرند…»
به او گفتم اگر چنین چیزی انگیزه‌بخش آن‌ها است به ایشان توصیه کنید که کتاب بنویسند زیرا کتاب نوشتن یکی از
سریع‌ترین راه‌های کسب شهرت و دیده شدن در جامعه است.
یکی از نکته‌هایی که در این بحث می‌تواند به ذهن خطور کند این است که آیا فعالیت در شبکه‌های اجتماعی راه سریع‌تری
برای مطرح‌شدن در اجتماع نیست؟!
(راه میان‌بر کسب اعتبار اجتماعی)
«ست گادین» (Seth Godin) نویسنده، سخنران و کارآفرین آمریکایی،نویسنده‌ی کتاب معروف و پرفروش «گاو بنفش»
(purple cow) تقریباً از پانزده سال پیش، هرروز در وبلاگ شخصی‌اش مطلب نوشته است. او در مصاحبه‌ای که با سایت
«کپی بلاگر» (copyblogger) درباره‌ی مقایسه‌ی نوشتن کتاب و نوشتن برای رسانه‌های مجازی می‌گوید:
«برای انتقال یک تفکر هیچ روشی مؤثرتر از کتاب ابداع نشده است. اگر شما به کسی یک کتاب بدهید، به او یک پنجره‌ی
باز ارائه کرده‌اید، راهی که بتواند متفاوت فکر کند.
شما با افرادی روبرو می‌شوید که یک کتاب را خوانده‌اند و احساس می‌کنند که براثر خواندن آن بسیار بیش‌تر از دیدن یک
فیلم، شنیدن یک آلبومِ موسیقی یا خواندن یک نوشته در وبلاگ متحول شده‌اند.
من هنوز معتقدم که یک کتاب می‌تواند با تأثیرگذاری بیش‌تر و توانایی بیش‌تری نسبت به یک نوشته در وبلاگ یا
شبکه‌های اجتماعی در انتقال پیام به مخاطبان موفق باشد. هرچند دراین‌باره آماری استخراج نکرده‌ام اما باور دارم که با
وبلاگم به تعدادی ۵ تا ۱۰ برابر بیش‌تر از تعداد خوانندگان هر کتابی که نوشته‌ام دست پیدا کرده‌ام اما فکر می‌کنم اگر یکی
از کتاب‌های مرا بخوانید؛ احتمال این‌که فکر شما متحول شود، بیش‌تر از وقتی است که نوشته‌ای را از وبلاگ من
بخوانید.»
نوشتن کتاب را جدی بگیرید
امروزه خیلی باب شده که مردم فقط اطلاعاتشان را در شبکه‌های مجازی انتشار می‌دهند
ولی شما تصور کنید ۱۰۰ یا ۲۰۰ سال دیگر آیا شبکه‌های اجتماعی بسیار مشهور فعلی وجودخواهند داشت تا مردم
اطلاعاتی را که در آنجا به اشتراک گذاشته‌اید را ببینند؟!
از سوی دیگر، شما با نوشتن کتاب به‌عنوان یک متخصص شناخته می‌شوید و حضور شما در مراکز مختلف و به‌خصوص
مطبوعات راحت‌تر امکان‌پذیر می‌شود. کتاب، پایدارترین رسانه برای انتقال دادن اطلاعات و دانش است.
برای مطالعه سایر آموزش های رایگان اینجا کلیک کنید